یه دوستِ بی نظیر

ساخت وبلاگ

امکانات وب

صبح وقتی داشتم ریشم را می زدم فکر کردم روزِ بی نظیری خواهد شد.با مه و ابر و دلهرهِ لجن،جون می داد برای مُردن یا یه شروعِ چِرت دیگه.رفتم تو حیاط، بغل درخت نارنج،به امید ترشح سروتونین و دوپامین تو گلبول های قرمز و احساس رضایت از زندگی،حدود 15 ثانیه دمبل زدم.تمنای مرگ و زندگی همیشه همراهمه.بعدش اومدم ت یه دوستِ بی نظیر...ادامه مطلب
ما را در سایت یه دوستِ بی نظیر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : salvich بازدید : 20 تاريخ : چهارشنبه 10 خرداد 1396 ساعت: 13:37

فرار از اون روزنه های بی نظیرِ زندگیس.فرار از هر جا و هرچی که هستی.از محل کارت،از خیابون های آشنا از در و دیوارِ کدر.ولی سِنت که بره بالا دیگه حال و حوصله جُم خوردن نخواهی داشت.نیم متر نمی تونی از زندگیت دور بشی.ازبچه هات از جایی که همیشه تن لشت را میندازی حتی از سنگ توالت خونه ات.ترجیح میدی بچسبی ب یه دوستِ بی نظیر...ادامه مطلب
ما را در سایت یه دوستِ بی نظیر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : salvich بازدید : 17 تاريخ : چهارشنبه 10 خرداد 1396 ساعت: 13:37

گاهی زندگیت ته میکشه.انگیزه هات تمام میشه.احساس درماندگی محض می کنی.حتی ممکنه از شدت افسردگی بیفتی تو لجن.زندگیت خیلی دردناک میشه.تو همچین مواقعی باید چیزی پیدا بشه بکشتت بالا.دستتو بگیره.ممکنه هیشکی پیدا نشه دستشو برات دراز کنه.و اصلا نغهمن چه مرگت تا بخوان بیان کمکت.اونوقت مجبور میشی از اشیاء کمک یه دوستِ بی نظیر...ادامه مطلب
ما را در سایت یه دوستِ بی نظیر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : salvich بازدید : 16 تاريخ : چهارشنبه 10 خرداد 1396 ساعت: 13:37